اومد وسط جمع...یه ژست مدیرانه گرفت...مثل مسلسل شروع کرد به صحبت کردن...شعارهای آنچنانی....خدا را شکر کردیم که یک کسی پیدا شد و اینگونه مجاهدگونه دارد با قضایا برخورد می کند(البته فعلا با گفتمان؟) ...بعداز پایان صحبت که وقت بیشتری برای خوش و بش کردن با اطرافیان داشتم...به تناقضاتی افتادم که حل کردنش تا هنوزه که هنوزه برایم مشکل است....
آنکه آنطور صحبت می کرد شاید خودش خبر نداره که زیر مجموعه او انواع اسراف و بی مبالاتی نسبت به اموال بیت المال می شود....
چیزی که در محیط کاری اش مفهوم نداشت نظم و کار تشکیلاتی عمل کردن بود....
خدانکند این جزء بلاهای آخرالزمانی باشد.....پروردگارا ما را از این شر در امان بدار....
.
.
.
در دلم گفتم با این لشکر شلخته تا سر کوچه هم نمی شه رفت چه رسد به دل عرصه های پرو پیچ و خم مبارزه.....




برچسب ها : سربازان شلخته،افسران جنگ نرم،نظم تشکیلاتی، مجمع جوانان اسوه هدای  ,