این متن رو یکی از دوستانم توی انجمن گفتگوی آوالا نوشته ، دیدم حرفهای خوبی میزنه ، بهمین خاطر تو وبلاگم قرارش دادم.
بره سر به هوا
از آنجایی که بره با مسئولیتی هستم و نسبت به تمامی بره ها احساس وظیفه می کنم , تصمیم گرفتم فیلمی بسازم برای بره ها , نام فیلمم جدایی بره از مادر قرار دادم , بعد اکران فیلم , عده ای از بره ها در سایت ها و وبلاگ های خودشون علیه من نوشتند, اما من همچنان احساس مسئولیت می کنم. تمامی گرگها از من تشکر کردند و با دادن جایزه اسکار بهم گفتند از اینکه از مشکلات بره ها گفتید کمال تشکر را از شما داریم .نمی دانم چرا در سایتها اینقدر علیه من می نویسند, مگر اشکالی دارد که من با خانم گرگی دست و روبوسی کردم.حالا عکسی از من با خانم گرگی در حال دست دادن و لب گرفتن تو سایتها گذاشتن , ببین چه غوغایی به پا کردند ... الحق که همگی گوسفندید ...
در ضمن از 45 کلمه بیشتر شد ولی دلم عقده داشت و باید می نوشت. ای خدا مردم از خنده