داریم یواش یواش به انتخابات مجلس نهم نزدیک می شویم.همینطور که تنور انتخابات هر روز داره داغتر میشه ، از اونطرف هم رسانه های فارسی زبان خارجی ساعت کاریشون بیشتر میشه .... حالا چه نسبتی بین اینهاست الله اعلم.
یادمه دوران دبیرستان به اتفاق دوستان خوب خودم قصد کردیم یه سری به ستادهای انتخاباتی کاندیدای مجلس توی سطح شهر بزنیم.چیزهای عجیب غریب زیاد میدیدیم، مثلا ستاد فلان کاندیدا که به نام روشنفکر تو بین مردم جا افتاده بود ساز و آوازو دست و... غوغا کرده بود، یا اینکه یکی از کاندیداها شعارش این بود منادی عدل علی و روی پارچه 5متری یه شمشیر بشکل ذوالفقار کشید و زیرش نوشت آمد آن مرد عدالت ... ایکاش از همه این صحنه ها عکس میگرفتم. یا یه معلمی داشتیم که کاندیدای مجلس شده بودتا قبل از شروع تبلیغات وقتی میامد کلاس بجای درس شروع می کرد به یار کشی بچه ها.ازشون قول گرفته بود که به ستادشون سر بزنند و کار انجام بدن.موقع تبلیغات که بمدت یک هفته است همه دانش آموزان کلاس بجز من به ستاد انتخاباتیش رفتند و برایش تبلیغ می کردند.من نرفتم چون مثل روز برام روشن بود که رای نمیاره...حدسم درست از آب در آمد ... کل رای که آورده بود 500تا بود.بگذریم
ویژگی نماینده مجلس
باید شجاعت اخلاقیش بارز باشة.یاد داشته باشه که سر انسانهای بی مسئولیت و بی کفایت تشر بزنه،دزد نباشه.عزت نفس داشته باشه و فقیر نگاه آدمها نباشه،اصالت خانوادگی داشته باشه،گذشته خوبی داشته باشه،فعالیتهای اقتصادی که داشته باید شفاف باشه،عضو هیچ جریان و حزب نباشه،عملا نوکر مردم باشه،برنامه هاش مشخص باشه،با ایمان باشه،دو رو ریاکار نباشه،دشمن شناش باشه،قوه تشخیصش بالا باشه،
اگه نماینده دلخواه خودمو پیدا نکردم(هرچند که آدمهای خوبی الان وجود دارن و میشه به اونها اعتماد کرد) ... پای صندوق رای حاضر میشم و بجای نوشتن اسم کسی ، برگه رو سفید داخل صندوق میزارم.رای میدم تا چشم دشمنان کور بشه و برگه رو سفید میدم تا نماینده شهر ما خائن و دزد و ریاکار و مفسد نباشه...
یادمه دوران دبیرستان به اتفاق دوستان خوب خودم قصد کردیم یه سری به ستادهای انتخاباتی کاندیدای مجلس توی سطح شهر بزنیم.چیزهای عجیب غریب زیاد میدیدیم، مثلا ستاد فلان کاندیدا که به نام روشنفکر تو بین مردم جا افتاده بود ساز و آوازو دست و... غوغا کرده بود، یا اینکه یکی از کاندیداها شعارش این بود منادی عدل علی و روی پارچه 5متری یه شمشیر بشکل ذوالفقار کشید و زیرش نوشت آمد آن مرد عدالت ... ایکاش از همه این صحنه ها عکس میگرفتم. یا یه معلمی داشتیم که کاندیدای مجلس شده بودتا قبل از شروع تبلیغات وقتی میامد کلاس بجای درس شروع می کرد به یار کشی بچه ها.ازشون قول گرفته بود که به ستادشون سر بزنند و کار انجام بدن.موقع تبلیغات که بمدت یک هفته است همه دانش آموزان کلاس بجز من به ستاد انتخاباتیش رفتند و برایش تبلیغ می کردند.من نرفتم چون مثل روز برام روشن بود که رای نمیاره...حدسم درست از آب در آمد ... کل رای که آورده بود 500تا بود.بگذریم
ویژگی نماینده مجلس
باید شجاعت اخلاقیش بارز باشة.یاد داشته باشه که سر انسانهای بی مسئولیت و بی کفایت تشر بزنه،دزد نباشه.عزت نفس داشته باشه و فقیر نگاه آدمها نباشه،اصالت خانوادگی داشته باشه،گذشته خوبی داشته باشه،فعالیتهای اقتصادی که داشته باید شفاف باشه،عضو هیچ جریان و حزب نباشه،عملا نوکر مردم باشه،برنامه هاش مشخص باشه،با ایمان باشه،دو رو ریاکار نباشه،دشمن شناش باشه،قوه تشخیصش بالا باشه،
اگه نماینده دلخواه خودمو پیدا نکردم(هرچند که آدمهای خوبی الان وجود دارن و میشه به اونها اعتماد کرد) ... پای صندوق رای حاضر میشم و بجای نوشتن اسم کسی ، برگه رو سفید داخل صندوق میزارم.رای میدم تا چشم دشمنان کور بشه و برگه رو سفید میدم تا نماینده شهر ما خائن و دزد و ریاکار و مفسد نباشه...